۴ مطلب در اسفند ۱۳۹۶ ثبت شده است

مادر

گاهى فراموشَت میکنیم،

لابلاىِ تمامِ روزمرگى هاىِ بى سر و تهمان

فراموشىِ مان را ببخش

گاهى یادمان میرود قربان صدقتان برویم،

فراموشىِ مان را ببخش

گاهى فراموش میکنیم خدا را شاکر باشیم،

براىِ سلامتى ات،

براىِ نفس کشیدنت...

فراموشىِ مان را ببخش

گاهى در هر سن و سالى،

کودک میشویم،

یاغى میشویم

گستاخىِ مان را ببخش

اصلاً تو آفریده شدى

براى بخشیدن

براى چشم پوشیدن

وقف کردنِ زندگى ات براى عزیزانَت...

دعاىِ خیرت اگر نباشد،

ناتوانم قدم از قدم بردارم

روزَت مبارک


۰ نظر
میم بانو

نرگس

نبودن تو ...

فقط نبودن تو نیست ،

نبودن خیلی چیزهاست ...

کلاه روی سرمان نمی‌ایستد 

شعر نمی‌چسبد ...

پول در جیبمان دوام نمی‌آورد ...

نمک از نان رفته ، خنکی از آب 

ما بی تو فقیر شده‌ایم ...!

رسول یونان


۰ نظر
میم بانو

انفرادی

انفرادی شده سلول به سلول تنم

خود من در خود من در خود من زندانیست 

انفرادی همه شب من به خیابون میزنم

خسته از حال و هوایی که به این ویرانیست



دریافت
مدت زمان: 1 دقیقه 

۰ نظر
میم بانو

نهایت دلتنگی

همیشه کسانی هستند

که در نهایت دلتنگی

نمی‌توانیم آن‌ها را در آغوش بگیریم

بدترین اتفاق شاید همین باشد...

ایلهان برک


میم بانو